از روزنه ها
زیباییت درز کرده در شهر
هر کجای دلم که دست می گذارم
درد می کند
وقتی نیستی
نامت روی زبانم می چرخد
و یادت در خاطرم
خواب را از چشم هایم می گیرد
تا من تمام شب را به تو فکر کنم
به وقتی که دستهایم
در لابه لای موهایت
گم می شود
به وقتی که
در چشم هایت دنبال ماه می گردم
به صبح که زیباییت در شهر درز می کند
و پرندگان را عاشق می کند.
"مجتبی رمضانی"