شعر,شعر غزل

کوچه باغ شعر,شعر غزل,شعر,شعر مثنعوی,شعر مولوی,شعر گنجوی,شعر سعدی,شعر فردوس,شعر شیرازی,شعرفلسفی,شعر شاخ

شعر,شعر غزل

کوچه باغ شعر,شعر غزل,شعر,شعر مثنعوی,شعر مولوی,شعر گنجوی,شعر سعدی,شعر فردوس,شعر شیرازی,شعرفلسفی,شعر شاخ

شعر

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خون



این روزها خون می‌خورم از بس پریشانم
بـا عشق، با دیـوانـه‌گی دست و گریبانم

او سـازِ رفتن می‌نوازد بـارهـا اما
من مانده‌ام حتا دلیلش را نـمی‌دانم

از ابتـدایِ دوستـی تـا انتهــایِ عشـق
چون روحِ سرما خورده‌ی یک بیدِ لرزانم

گُم می‌شوم در خویش و باتو می‌شوم پیدا
ای عشـق! ای سـر منشأ غـم های پنهانم!

کامل نخواهد شد سـوای او یقین دارم
بر مومنی چون من، بنایِ دین و ایمانم

من چون کویری تشنه، چون یک رودِ بی آبم
بـر مـن ببـار ای ابـرِ فــروردیـن، ببـارانم!

رامین ملزم

  • ۹۵/۰۶/۲۲
  • mahdi ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی