دستش را بگیر
با عشق نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
بگذار با قدمهایی که به سویِ تو می آید
از خودش دور شود
شاید نمیدانی
آغوش یک مرد
گاهی
دنیایِ زنی را خراب می کند
گاهی، آباد
دستش را بگیر
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیای یک زن هیچ وقت خبرت نمی کند
(به مردی که زبانِ سکوت زن را بفهمد، باید گفت خدا قوت)
ساعت 4:05 بعدازظهر و من پشت لپ تاپ در آفیسم مشغول ریسرچ که ناگهان هوس شعر میکنم تا جانم قوت بگیرد که به بطور تصادفی به این شعر بر میخورم!
چقدر قشنگ بود!